اکادمی قهرمانانه ی من(قهرمانی )
سگ های ولگرد بانگو (ماجراجویانه ، جادویی)
معلم سرخونه سلطنتی (طنز)
کوکوری سان(طنز)
بوسه ایزدی (عاشقانه ، ماجراجویانه ، خدایی)
تورادورا ( عاشقانه)
دیگری (ترسناک)
فراتر از محدودیت(ماجراجویانه ، شیطانی )
عاشقان شیطانی (خون اشامی )
خب دیگه بقیه واسه بعد
راستی همه ی اینا سریالی هستن و اگر سینمایی هم میخاید بگید
خوشم میاد همرو هم دیدم://
وایولت مارکی، به امید آینده زندگی می کند و به شدت منتظر تمام شدن درسش است تا بالاخره بتواند از شهرش و اندوه دردناک ناشی از مرگ اخیر خواهرش رهایی یابد. زمانی که فینچ و وایولت، یکدیگر را بر لبه ی ساختمانی ملاقات می کنند، معلوم نیست که کدام یک، ناجیِ آن دیگری خواهد شد.
زمانی که این دو برای انجام پروژه ای برای یافتن شگفتی های محل زندگی شان، تیمی را تشکیل می دهند، هم فینچ و هم وایولت، موفق به کشف چیزهای بسیار مهمتری می شوند: فینچ، تنها با وایولت است که می تواند خودش باشد—پسری عجیب، بامزه و پرانرژی که آنقدرها هم ناآشنا و غیرقابل ارتباط نیست. و وایولت، تنها با فینچ است که می تواند شمارش روزها را کنار بگذارد و آن ها را واقعاً زندگی کند. اما در ادامه ی داستان و با بزرگتر شدن دنیای وایولت، جهان فینج، کوچک و کوچکتر می شود…
اون حوصله انجام وظایفش رو نداره و همیشه میخواد از زیر کار در بره و در این بین شیطان هم میاد و دریچه ای باز میکنه که رفت و امد بین این دو دنیا ممکن میشه و به او این پیشنهاد رو میده که در دنیای مدرن زندگی خیلی بهتر از اینجا میتونه داشته باشه و از اون میخواد که باهاش همکاری کنه و سد راهش نشه اما شیطان لی مین هوو رو خوب نشناخته درسته که پدرش رو به قتل رسوندن اما این دلیل نمیشه که اون به بشریت خیانت کنه
برای همین اون به دنیای جدید سفر میکنه و در اونجا با یک کارگاه اشنا میشه و از همینجا استارت همکاری این دو نفر میخوره تا بتونن با کمک هم درب باز شده توسط شیطان رو ببندن و اجازه ندن که اون بتونه در دنیای زندگان رفت و امد داشته باشه
از نظر من حتما نگاش کنین
ماجرای جالبی داره و کاری میکنه که عاشق فیلم بشین
درباره این سایت